پروژه های اقتصادی که توسط بخش خصوصی در حال راه اندازی می باشند و باعث می شوند کارهایی در دسترس کارجویان یا پیمانکاران خرد قرار بگیرد با کندی پیش می روند در نتیجه کسب و کارها و خدماتی که به این پروژه ها وابسته هستند نیز دارای فعالیت کم شده اند. کارهای اقتصادی بخش خصوصی معمولا بنیادین(کارخانه سازی، واردات فناوری) تبدیلی تکمیلی، تجاری بازرگانی دلالی، خدماتی، صنفی، آموزشی و پژوهشی و امثالهم بوده اند.
کارهای اقتصادی دولت و خصولتی و نهادهای عمومی نیز هر چند که می گویند از طریق ستادیران به مناقصه مزایده گذاشته می شود و هر شخصی می تواند شرکت کند و برنده شود ولی بیش از 50 مورد را از ابتدای تابستان تا انتهای پاییز شرکت کردم و چنین نبود! فقط وقتم را هدر دادم و پولم را بابت ارسال اسکن و پرینت و بازدید میدانی هدر دادم . در نتیجه به این رسیدم که آن نیز برای ورود شخص ثالث در کنار برگه های الکی امثال بنده هست که انجام می دهند ولی لازم دیده بودند شکلی قانونی و موجه به آن بدهند.
این نامطمئنی از اوضاع مثبت در کشور باعث شده است که کسانی که حداقل سرمایه را دارند وارد کار مولد نکنند و فقط دنبال خرید از این و فروش به آن باشند و روزمرگی خود را پاس کنند و کار اساسی برای ایجاد آب باریکه درآمدی ننمایند.
از تبعات مدیریت درست اوضاع اقتصادی اجتماعی مدیریت درست روابط بین الملل و مدیریت درست در بسط عدالت در جامعه همین است که فعلا بایستی سماق بمکیم.
خدا را شکر می کنم که حداقل پروژه هایی دارم که دنبال کنم و ارتقا بدهم و وای بحال آنانکه حتی طرح و پروژه ای ندارند که روی آن انرژی شان را تخلیه کنند!
آنان یا دیوانه می شوند..
آنان برای فرداهایشان از لحاظ اقتصادی و امید دستیابی به درآمد را از دست داده اند...
یکسری از آنان همانان هستند که شعار فقر گرسنگی فساد ... را سر می دهند ....