هشدار فرمانده سپاه قدس

سردار قاآنی راجع شهید حسن ایرلو سفیر سابق ایران گفتند ایشان مرد مقاومت بودند و در آخرین مرحله در عرصه سیاسی که سفیری ایران در کشور یمن بود به شهادت رسیدند.

احسنت!

من تا کنون نمی دانستم و فکر می کردم که دیپلمات های ایران در کشورهای دیگر از بین فارغ التحصیلان دانشکده روابط بین الملل وزارت خارجه و یا فارغ التحصیلان ذیربط از دانشگاه های ایران میباشند و الان برایم معلوم شد که نمایندگی های ایران در دیگر کشورها از بین سپاهیان با دیدگاه نظامی می باشد.

پس ایران در سیاست و روابط با بین الملل اینقدر موفق هست بخاطر همین هست!

کارزار خروج نقدینگی از بانک ها

جدیدا کارزاری اطلاع رسانی شده است جهت خروج نقدینگی از بانک ها و تبدیل به طلا و دلار و ... .

لازم است مردم به این مورد توجه  کنند که ارزش پول ملی بمانند حیثیت و ناموس ما می باشد و آدم عاقل بابت موارد ناموسی وارد کارزار نمی شود.

ناموس به نظر من شامل اقوام درجه یک،میهن،پول ملی کشور می باشد.

لازم است مردم همانطور که کورکورانه در 4 دهه گذشته، مرجع تقلید انتخاب کردند و عقلشان را تعطیل کردند این بار چنین کاری ننمایند و عقل شان را به رسانه خارجی نسپارند و بدون بررسی تبعات کارشان به تقلید کاری که دیگران توصیه می کنند اقدام ننمایند.

با خروج ارز ملی و تبدیل به مواردی که آنها اشاره می کنند به بی ارزشی پول ملی دامن می زنیم و این بی ارزشی زمانی سودمند است که در مدت کوتاه بعدی مجبور به فروش آن جهت تامین معیشت خود نشویم چون مسلما گران نیز خواهیم خرید و یا اینکه در کشور دیگری زندگی کنیم که این بی ارزشی بر ما اثر کمتری داشته باشد! بنابراین تبدیل ریال به طلا و ارز و خودرو و امثالهم عاقلانه نمی باشد.

در نتیجه شایسته است که هر اقدامی که به نشانه اعتراض به حکومت می خواهد صورت بگیرد با عقلانیت از سوی مردم همراه باشد تا این تغییرات در حکومت برای فرزندانمان الگو باشد که فرزندانمان در آینده به فرزندانشان بگویند که پدران و مادران ما بمانند پدربزرگ ها و مادربزرگ های ما اقدام به فحش دادن نکردند بمانند آنها ژنرال ها و مسندنشینان رژیم قبلی را نکشتند بمانند آنها برای خفه کردن یکدیگر به دیگری انگ نزدند بمانند آنها املاک و اموال متواریان رژیم قبلی را مصادره نکردند...

چون اگر این رویه را پیش نگیرید در صورت وقوع انقلاب 1401، در سال 1441 نیز فرزندان ما همینی را که الان از ما یاد میگیرند دوباره تکرار خواهند نمود!

پیشنهاد می کنم بجای اینکار، مردمی که خواهان احقاق حقوق حقه خود هستند  روی مقوا یا با چاپ بنر یا پارچه نویسی،تراکت و از طریق وبلاگ ها بنویسند  "نا نماینده، راه اصلاح امور با همه پرسی را به جریان بنداز" را در جلوی مجلس شورای اسلامی، دفاتر نمایندگان در حوزه های انتخابیه، در تبلیغات انتخابات مجلس شورای اسلامی که در پیش رو است، در راهپیمایی 22 بهمن که در پیش رو است بعنوان کارزار اعلام نمایند چون هم حقوقی است طبق قانون اساسی و هم کسانی که مخاطب هستند مسئول و موظف هستند و خارجی یا خارج نشین نیستند که انگ ارسال اطلاعات یا ارتباط به شما زده شود و هم حکومت انگ براندازی یا محاربه بخاطر این موضوع نمی تواند بزند. با اینکار امکان ملحق شدن برادران و خواهران بسیجی و سپاهی نیز به این کارزار وجود دارد.آنان نیز ایرانی هستند و مشکلات اقتصادی و روانی جامعه را درک می کنند.

مغالطه درباره ارزش پول ملی

خبرگزاری تسنیم در یادداشت اقتصادی مورخه 25آذر1401 نتیجه می گیرد"نتیجه آنکه ارزش اسمی پول ملی، تعیین‌کننده‌ی وضعیت رفاه مردم یک کشور نیست و اسکناس‌های ریال نیز آن‌قدرها که رسانه‌های زرد می‌گویند، بی‌ارزش نیست!"

رسانه زرد(خبرگزاری تسنیم) در حال نشان دادن همه چی آرومه من چقدر خوشبختم، می باشد چون از اطرافیان حکومت است ولی ایا چیزی که استدلال می کند و نتیجه گیری میکند درست است؟

بدیهی است در اینگونه مسائل وقتی مطلبی صحیح بنظر می رسد که جواب پرسش اکثر مردم جامعه باشد و مطرح شده باشد؟!

سوالی که اکثر مردم جامعه الان مطرح می کننداصلا "قدرت خرید ایرانی ها با همین ریال از 112 کشور دیگر دنیا بالاتر است یا نیست و یا در چه جایگاهی قرار دارد"نمی باشد! جالب است نه؟!

سوال مردم این است که با داشتن معادن،نفت،سرزمین 4 فصل،سواحل شمالی و جنوبی،پهنه عظیم سرزمین،نیروی انسانی عالی، ... چرا ما رتبه یک جهان از لحاظ اقتصادی نیستیم؟

درست بود که این رسانه زرد(خبرگزاری تسنیم) این سوال را در جواب سوال های فراوانی که در ذهن مردم راجع ارزش پول ملی مطرح است دراین یادداشت اقتصادی بررسی می کرد؟!

سنگاپور،امارات متحده عربی،چین و ... همگی از 30-40 سال پیش به این طرف تبدیل به کشورهای پیشرفته با ارزش پول ملی بالا تبدیل شده اند و این رسانه زرد بجای مقایسه ارزش پول ملی با چنین کشورهایی که همزمان با انقلاب ایران تحولاتشان شروع شده بوده است نمی نماید؟

این رسانه زرد مطمئنا مثل بقیه حکومتی ها می رود به جنگ و تحریم اقتصادی و اختلاس و ... می چسبد که وضعیت را سفیدنمایی و تبرئه نماید ولی ما همگی بایستی یاد بگیریم و به فرزندانمان یاد بدهیم که وقتی غلطی می کنیم بگوییم که غلط کردیم و به دنبال اصلاح آن باشیم و غلط کردن را به خارج نشین و خارجی نسبت ندهیم چون اگر ما در داخل کشور مستعد فساد و اشتباه و ضعف نباشیم کسی نمی تواند براحتی ما را از گردونه خارج نماید پس نتیجه می گیریم مسئولین ما مستعد فساد و اشتباه و کم دانش بوده اند که الان وضعیت ارزش پول ملی بجای اینکه در رتبه های نخست باشد توسط  این رسانه زرد با رتبه های پایینی مقایسه می شود بخاطر اینکه خودمان را بالاتر فرض کنیم و غصه نخوریم که بیچاره شدیم!

راهبرد سرافراز بیرون آمدن ازین برهه

هرچند که عمل گروه حکومتی از زمان آتش به اختیار شدن تا کنون برهم زدن موازنه های اجتماعی بوده است ولی گروه های مستقل و غیرتابع به افکار حکومتی نیز کم کاری کرده اند که الان دردشان را به شکل اعتراض و کوبیدن پا به زمین نشان می دهند.

قبل از شروع این مطلب لازم است ذکر کنم که همه ما از نوع بشر هستیم و در برابر خالق یکتا یکسان هستیم و نمی توانیم اظهار برتری بر دیگری به دلیل عقاید شخصی یا شکل ظاهری و یا ... بکنیم.

در اینجا گروه های مستقل و غیرتابع به افکار حکومتی را مردم می نامیم.

مردم در این 2-3 دهه گذشته آنقدر که به پوشاک،خوراک،سفر،مال اندوزی همت گماردند راجع کتاب خواندن و تبادل اندیشه در گروه های اجتماعی محلی و امثالهم تلاش نکردند بدین ترتیب شد که در حال حاضر که به دلیل تنگناهای اقتصادی،فشارهای گروه های فشار،بی تدبیرهای حکومتی و دولتی و تحریم های بین المللی نمی توانند معیشت و رفاه خود را تامین نمایند توانایی بیان آن به شکل قانونی و اصولی و منطقی و ابتکاری را نیز ندارند و حضور در کف خیابان را تنها راه حل مشکلات موجود می دانند که چنانچه ما تجربه قبلی انقلاب را نگاه کنیم با انقلاب سال 1357 براساس تجربه ای که امسال در سال 1401 همگی بدست آورده ایم به میزان 44 سال عقب افتادیم یعنی با یک حرکت غیرمنطقی خود را وارد ورطه ای کردیم که کار از دست یک خادم ملت مجرب به دست یک خادم ملت جدید که تازه کار و ناشی بود منتقل شد ولی بدبختانه این خادم جدید بعد از 44 سال دارد همان اعمال خادم ملت قبلی در عدم توجه به خواسته های مردم را پیش می گیرد و آنها را ناچیز می انگارد همان اشتباهی که شاه کرد!

براساس این تجارب،راهبرد سرافراز بیرون آمدن ازین برهه خطرناک،همراه کردن خانواده های افراد حکومتی با مردم می باشد تا از طریق سرپرست خانواده آنها به مسئولان ارشد نظام و در نهایت به حکومتی ها و رهبر انتقال داده شود که ما در این مشی که پیش گرفته اید زین پس همراه نخواهیم بود! و بدین ترتیب گروه دور حکومت کوچک می شود.

مشی فعلی حکومتی ها و مردم بدلیل فقدان این راهبرد، برادرکشی شده است که این سرانجام خوبی ندارد و در این حالت خون با خون پاسخ داده میشود که به مذاق خارج نشینان و خارجی ها خوش می آید و حیثیت ما در بعد اقتصادی که ارزش پول ملی مان می باشد از دست میرود که اصلا منطقی و اصولی نیست.

سیستم فکری حکومت نیز چون پیر و فرسوده و تک وجهی شده است نیز راهکاری ندارد جز سرکوب و حتی اگر راهکاری داشته باشد بدلیل اینکه وجه های آنها خراب شده است حرفشان خریداری نخواهد داشت!

اگر مشی به همین روالی که از سوی معترضین پیش گرفته شده است ادامه پیدا کند براساس روش های ابتکاری داخلی و شاید تزریقی خارجی باعث انقلاب رنگین بشود و بعید نیز بنظر نمی رسد!

بنابراین مردم بجای اینکه به بسیجی و سپاهی از در دشمنی وارد شوند لازم است از در تدبیر وارد شوند چون همه ما ایرانی هستیم و ایران را دوست داریم و عقل و منطق نیز می گوید اگر کسی نمی تواند بین ما طوری امور را اداره کند که اخوت ما حفظ شود، ایراد از بسیجی و سپاهی و مردم نیست و ایراد از دستگاه حکومت و عدالت است!

اطرافیان حکومت نیز می دانند چنانچه این وضعیت ادامه پیدا کند روزی خودشان یا نسب شان مبتلا به مشابه این وضعیت ناگوار می شوند که شایسته شان نیست تازه بدون طی مراحل قانونی و عادلانه که خودشان برای هم وطنانشان در اوایل انقلاب یا در چند سال گذشته پیاده کرده اند! یعنی اینکه آنها نیز مطمئنا متمایل به پیداشدن یک راهکار برای برون رفت از این وضعیت هستند و چه بهتر است که برد-برد باشد.

بنابراین با گل دادن با نامه منطقی دادن به بسیجی و سپاهی و دعوت کردن آنها به پیروی از اصول قانون اساسی اصول انسان دوستی، مراحل و شرایط منطقی در رژیم چنج را طی کردن یک روش مدنی می باشد و از نزاع و از دشنام دادن بایستی پرهیز شود.

رژیم فعلی پس از انقلاب سال 1357 اقدام به اعدام و سرکوب بازماندگان رژیم قبلی کرد و با مخالفان داخلی و خارجی اش تا کنون با شعار مرگ بر... و انگ زدن پیش رفته است و اگر قرار باشد این جنبش دهه 70-80 ها که از شهریور 1401 شروع شده است نیز همین رویه شعار مرگ بر... و کشتن هم وطن را طی کند پس چه فرفی بین مردم این زمان ، 44 سال پس از بی تمدنی سری قبل هست؟

هر چه بکاری همان را درو خواهی کرد،پس به بچه هامون یاد بدهیم که فحش و کشتن و انقلاب چیز خوبی نیست و راهکارش پیدا کردن تدبیر و همراه ساختن مخالف یا نادان با خودمان هست و نه حذف فیزیکی آن!

لازم است آنان که از روی عقل و منطق به وقایع می نگرند به اطرافیان خود توصیه کنند که کینه در دل نگیرند و بجای آن تدبیر را در دل بکارند و آنرا بپرورانند و به این نگاه کنند که آن کسی را که فحش می دهند یا زخمی می کنند یا می کشند برادر،خواهر ناتنی شان هست که پدرشان به آنها نگفته بوده است که او آن قوم و خویش خونی را دارد!

دیوارنویسی سفارت انگلیس

به روایت تصاویر منتشره در خبرگزاری تسنیم مورخه 19آذر1401، شعارهایی روی دیوارهای سفارت انگلیس نوشته شده است.

نمی دانم تور اطلاعات سپاه فقط برای به دام انداختن شعارهای داخلی است یا شعارهای خارجی را هم شامل می شود؟

پول بیت المال برای ساخت پهپاد و حقوق عوامل خرج می شود تا  مردم  را رصد کنند که شعار ننویسند انگار شامل این قسمت تهران-ایران نمی شود ؟

انگار دفعه قبل که رفتند سفارت آمریکا را تسخیر کردند و چه تبعاتی را به ایرانیان تحمیل کردند یادشان رفته و حالا اینبار در سفارت انگلیس آنرا جستجو می کنند؟

food song

About the topic of food songs and cooking music, discussions have been raised and followed in the form of food music festival.

 

In food, we use 4 of our five senses, but we are oblivious to the sense of hearing and do not use the resulting energy.

 

Researchers have researched the effect of music on a group of people, if they have certain characteristics, it affects them and causes them to consume a lot of food.

 

Also, researchers have reached a consensus about the fact that music increases the duration of eating and drinking.

Researchers have also reached the conclusion that the intensity and loudness of music increases the perception of bitterness and sweetness of food and drink, even if it is really a bit bitter, it reduces the intensity of bitterness in the eyes of the eater.

 

Researchers have also found that if the cook prepares food and drinks while cooking, along with music and with fast and slow rhythms, loud and soft sounds, etc., the food and drinks produced by him will have a various taste.

 

But according to Ahmadi's theory, which is the foundation of the establishment of the food Music Festival Secretariat in Iran, the following points are addressed

Cooking music formats and systematizes the standard conditions of the sounds emitted in the preparation and cooking environment of each food and drink so that it is effective in the recipe of each food and the preparation of each drink.

Every song of food or music of food (creative and consensual) has energy and carries energy waves and complements the energy of food that we are observing and eating.

Each feed song is a word that can be used to convey to the audience the desired type of feed.

 

The cooking music of each food is different from the other, so that its effects on the taste, beauty, aroma and tenderness of the food will be understood by the eater.

 

Cooking music of any food can be used in recipes.

 

The song of food served to the eater can be created and produced in stages.

 

In GMP, we deal with good production conditions and it is necessary to treat cooking music as one of the requirements of good food production conditions.

To cooperate with the Food Music Festival Secretariat, register on iranfoodmusic Instagram and vib.ir and join us.

آهنگ غذا

راجع موضوع آهنگ غذا و موسیقی آشپزی چندی است که در قالب جشنواره موسیقایی خوراک مباحثی مطرح و دنبال میشود.

ما در غذا از 4 حس از حواس پنج گانه مان بهره می بریم ولی از حس شنوایی غافل مانده ایم و انرژی حاصل از آنرا بهره نمی بریم.

محققان راجع به تاثیر موسیقی بر روی گروهی از مردم تحقیق کرده اند که درصورتیکه ویژگی های خاصی داشته باشند روی آنها تاثیر می گذارد و باعث مصرف زیاد خوراک در آنها می شود.

همچنین محققان راجع به اینکه موسیقی باعث افزایش مدت زمان تناول غذا و نوشیدنی می شود نیز به اجماع نظر رسیده اند.

محققانی نیز به این دستاورد رسیده اند که شدت و بلندی موسیقی باعث افزایش درک تلخی و شیرینی غذا و نوشیدنی میشود حتی اگر واقعا کمی تلخ باشد باعث می شود شدت تلخی در نظر خورنده کاهش یابد.

محققانی نیز به این دست یافته اند که چنانچه آشپز در حین آشپزی، به همراه موسیقی و با ریتم تند و آهسته،صدای بلند و ملایم و ... اقدام به تهیه غذا و نوشیدنی نماید غذا و نوشیدنی تولیدی وی دارای طعم بهتری خواهد بود.

ولی مطابق نظریه احمدی که پایه گذار تشکیل دبیرخانه جشنواره موسیقایی خوراک در ایران می باشد به موارد زیر پرداخته می شود

موسیقی آشپزی شرایط استاندارد اصوات منتشره در محیط آماده سازی و پخت هر غذا و نوشیدنی را قالب بندی و سیستماتیک می کند بطوریکه در دستور پخت هر غذا و آماده سازی هر نوشیدنی موثر باشد.

هر آهنگ غذا یا موسیقی خوراک(ایجادی و توافقی) دارای انرژی هست و حامل امواج انرژی و تکمیل کننده انرژی خوراکی است که در حال مشاهده و تناولش می باشیم.

هر آهنگ خوراک، کلامی است که می توان به مخاطب، نوع خوراک مدنظر را مخابره کرد.

موسیقی اشپزی هر خوراک متفاوت با دیگری است بطوریکه اثرات آن در طعم، زیبایی،عطر و لطافت غذا قابل درک برای خورنده خواهد شد.

از موسیقی آشپزی هر غذا در دستور پخت غذاها می توان استفاده کرد.

آهنگ غذای سرو شده برای خورنده را می توان در مراحلی ایجاد و تولید کرد.

ما در GMP به شرایط خوب تولید می پردازیم و لازم است که به موسیقی آشپزی بعنوان یکی از ملزومات شرایط خوب تولید غذا پرداخته شود.

برای همکاری با دبیرخانه جشنواره موسیقایی خوراک در اینستاگرام iranfoodmusic و در وبگاه اینترنتی vib.ir ثبت نام عادی کنید و به ما بپیوندید.

بررسی علل شعار مرگ بر

شاهنشاه ایران نیز دچار شعار مرگ بر... شد ولی چند سالی است که در بین مردم مرسوم شده است که می گویند خدابیامرز شاه!

او در دوران خود خدمت کرد ولی خدمتش به هر دلیلی به چشم نیامد و سبب شد تا ترک وطن کند!

الان خدماتش دارد دیده می شود، هر چند که اشتباهاتی نیز داشت ، بهرحال انسان جایزالخطاست!

رهبر فعلی جمهوری اسلامی ایران نیز به شعار مرگ بر ... چندی است خطاب می شود ولی وی در دوران خدمتش به ملت ایران خدمت کرده است ولی به هر دلیلی دیگر به چشم نمی آید؟!

در اینجا به بررسی علل شعار مرگ بر... می پردازیم

1-وقتی حرف زشت و بدی را بعنوان والدین و بزرگان و سروران وی به فرزندانمان یاد می دهیم یعنی ادا و تکرار آنرا مباح می دانیم، در نتیجه در اینجا به این اصل می رسیم که هیچ حرف زشتی و دروغی خوب نیست حتی دروغ مصلحتی! همچنین در اینجا به این اصل می رسیم حرف زشت و نیست باد، مرده باد،... که حد اعلی از نفرت پراکنی می باشد را نبایستی به زبان بیاوریم! چون گردونه می چرخد؟!همچنین نبایستی در نماز جمعه یا در سالن اجتماعات با افتخار آنرا فریاد بزنیم!

2-وقتی برای فرزندمان که چندین سال از ما کوچکتر است راجع به کسی غیبت می کنیم و کنایه و طعنه ... می زنیم او از ما الگو می گیرد و همین را برای دیگری و چه بسا در زمان کدورت و ناراحتی از خودمان به خودمان انعکاس می دهد!

3-وقتی شعار می دهیم و برای جلوگیری از فساد برای جلوگیری از انحصار طلبی برای جلوگیری از قدرت طلبی لازم است که افراد در هر جایگاهی در دوره های کوتاه مدت بر صندلی هایشان تکیه بزنند ولی این را خودمان رعایت نکنیم در همین حد شعار باقی می ماند و حرفمان بجز اطرافیان حکومت که جیره خوارمان هستند هیچ خریداری ندارد!

4-چنانچه شاهنشاه و رهبرفعلی ایران به این فکر می کردند که مثل پوتین و مدودف روسی دوره های حکمرانی کشور را سپری کنند یا مثل شورای رهبری سویس یا پادشاهی انگلیس عمل کنند هم سیستم فکری یکپارچه وجود داشت و هم مجریان و متولیان امور براساس کارآیی شان می آمدند و می رفتند و کسی از مردم دیگر نسبت به چهره شاهنشاه یا چهره رهبر فعلی ایران حساس نمی شد و مرگ بر سر نمی داد!

چون هر دوی ایشان در برهه ای از تاریخ به ملت ایران خدمت کرده بودند.

از علل شعار مرگ بر... و از مهمترین علل آن می توانم به طولانی شدن دوره خدمت این بزرگواران اشاره کنم بنابراین شاه که بیش از 20-30 سال پادشاهی کرده بود و رهبر فعلی که بیشتر از 30 سال حکومت کرده است به یک چهره ای تبدیل شده اند که هر چند خدمت به مملکت کرده اند ولی در ذهن مردم بعنوان عامل نقصان در جاهای دیگر نیز شناخته شده اند؟!

لازم است که در مدت زمان حکمرانی اشخاص و نشستن بر صندلی های مناصب قدرتی تحقیقاتی از سوی مجلس خبرگان، مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجلس شورای اسلامی و ... شروع شود و به افراد حاکم گوشزد کنند که دست شما درد نکند کلی خدمت به این مملکت کردید و ما سپاسگذار شما هستیم ولی بخاطر اینکه چهره شما به یک چهره منفور تبدیل نشود بخاطر اینکه به شما شعار مرگ بر... ندهند بخاطراینکه شما را خیراندیش کشور ایران بخوانند، خواهشا این صندلی را در زمانیکه در قید حیات هستید به یک فرد جوان که در رنج45-50 سال دارد و نخبگان روی وی اجماع نظر دارند یا مردم در انتخاباتی با وی همراه می شوند،بسپارید که حال جوانان دهه 70-80 را می تواند درک کند و آنان را دریابد!

وقتی تو نمی دانی فرق را

وقتی تو نمی دانی استیصال فرد معترض از نداشتن راهکار در برون رفت از مشکلاتش چه دردیست،همه را اغتشاشگر می نامی!

اغتشاشگر نیست بلکه معترض است معترض به محروم بودن،معترض به نداشتن،معترض به گرفتن حق از وی!

معترض به خوابی که ندارد!معترض به جوابی که ندارد!معترض به جایی که ندارد! معترض به چگونگی سر کردن شب سرد زمستان!

معترض به چگونگی سردادن فریاد!

ای کاش نادان نبودید!ای کاش جیره خواری نابینایتان نکرده بود!ای کاش ... ای کاش...

فرق معترض و اغتشاشگر

معترض فردی است که حقوقش را می داند و از طریق راه های قانونی اقدام به مطالبه آنها می کند:1-محاکم قضایی 2-نمایندگان مجلس شورای اسلامی 3-اخذ مجوز از وزارت کشور و ایجاد اجتماع

وزارت کشور اعلام کرده که فقط به کسانی مجوز می دهد که بتوانند تضمین کنند که اجتماع به سمت اغتشاش نمی رود؟! پس از این طریق فرد معترض نمی تواند حقوقش را مطالبه کند و به گوش مسئولین برساند که نکته مهمی است بنابراین معترض چه بایستی بکند؟

دادسرای انقلاب که از محاکم قضایی هستند نیز یک تشکیلات غیرقانونی می باشند (براساس نظر حقوقدانان ایرانی که در جایگاه های بین المللی هستند)پس بنابراین دادخواهی در آنها فایده ای ندارد چون در نهایت عدالت را رعایت نخواهند نمود.

دادگاه های حقوقی را نیز خودم تجربه اش کرده ام چون در سال 1397 که دولت از بند ج ماده 81 قانون برنامه پنجم توسعه کشور و ماده 63 از برخی لوایح قانون برنامه ششم تخلف نمود و باعث تضعیف ارزش پول ملی شد در نهایت از طریق دیوان عدالت اداری، دادسرای کارکنان دولت،دادگاه کارکنان دولت گفتند که تخلفی روی نداده است ولی در سال 1400 در دادگاه ویژه مفاسد اقتصادی شعبه دوم براساس همان بند ج اقدام به محکوم کردن ولی اله سیف به 10 سال حبس نمودند و این نشان می دهد که چنانچه مردم عادی اقدام به اعتراض و دادخواهی نمایند نمی گذارند حرفشان به جایی برسد ولی اگر حکومتی ها خودشان بخواهند با همان بند و ماده اقدام به محکوم و زندانی کردن خاطی می نمایند؟!

نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز که نماینده مردم نیستند بنابراین جا و شکل اعتراض وجود ندارد بنابراین هر کسی که بخواهد حقوقش را مطالبه کند در نهایت اغتشاشگر نامیده می شود؟!

بخاطر همین است که در نهایت به امثال بنده یا دیگرانی که اعتراض می کنند و یا خطاها را گوشزد می کنند می گویند تو هنوز پس از 3 ماه نفهمیدی که معترض کیست و اغتشاگر کیست؟و چرا از ایران اینترنشنال پیروی می کنی؟

مسئله مهم این است که بنده ایرانی هستم و از خارجی یا خارج نشین پیروی نمی کنم ولی به این معنی نیست که کورکورانه از نظامی که در حال ایجاد خفقان هست بایستی حمایت کنم و حقایق را نگویم؟

دهه 70-80 ها بدلیل اینکه افکار منسجم و هدف و برنامه ندارند پای بر زمین می کوبند و اعتراض می کنند ولی بنده براساس آگاهی هایم مطالبم را می نویسم و می گویم! هر چند که تعداد نادان هایی که حکومت بر آنها سوار است و دارند از آنها سواری می گیرند زیاد هست، ولی در بین آنها نیز تعدادی آگاه نیز وجود دارند!