قانون اساسی

شاخص ها و ارکان نظام های سیاسی در قانون اساسی کشورها بازتاب می یابد.از آنجا که ضرورت مدیریت امور عمومی قلمرو، سرزمین و ملت و خواست آن،اساس برپایی و راه اندازی حکومت به شمار می رود، حکومت یا ساختار سیاسی، روبنا،سرزمین و ملت،زیربنای آن به شمار می روند.حکومت از دید انتزاعی، پایدار و ماندگار است، اما از منظر واقعی،دگرگون پذیر و پویاست.برگرفته از کتاب اصول کشورداری محمد رضا حافظ نیا و مراد کاویانی راد-پژوهشکده مطالعات راهبردی

بنابراین بنظر اینجانب، ملت بایستی خواست خود را با نشر جملاتی مفهوم دار(نه شعار مرگ بر و نه شعار به بسیج و سپاه و نه شعار گرانی و فساد و ...) (بلکه شعارهایی که حق طبیعی ملت را در برداشته باشد از جمله "زنده ماندن شرطی و به دست حکومت نیست" و یا "آرامش و آسایش جزو حقوق زندگی مان است" و یا "ارتباط شرافت مندانه با انسانهای ملل دیگر را خواهانیم" و یا "رفاه ما متناسب با منابع مان نیست" و یا "تغییر دست اندرکاران حکومت جزو حقوق حقه و طبیعی ماست")  از طریق گفتگوی مردم با مردم و از طریق نوشتار و از طریق فضای مجازی به دیگر افراد جامعه انتقال دهند تا روی آن جملات اتفاق نظر ایجاد شود، در اینصورت است که حکومت فعلی یا اقدام به پذیرش خواسته ملت می نماید و رویه اش را تغییر می دهد و یا مطمئنا شخص یا گروهی که بتواند آن شعارها را محقق گرداند از بین همین مردم داخل کشور پیدا خواهد شد و لزومی نخواهد داشت که خارج نشینانی که از اوضاع واقعی ایران دور هستند را برای تصدی حکومت و دولت بعدی بولد نمایید.

چیزی که پرواضح هست سلطنت طلب ها و گروهک های مجاهدین و ... چنانچه با واقعیت های ایران و خواسته های مردم ایران آشنا بودند تا کنون قانون اساسی پیشنهادی خودشان و برنامه هایشان برای حفظ حقوق طبیعی مردم را ارایه داده بودند ولی با گذشت این همه سال و عدم ارایه چنین نوشتارهایی از سوی آنها فقط و فقط اینرا نشان می دهد که دنبال شومنی هستند یا دنبال ترکه کردن دول خارجه به اسم مبارزه با ایران هستند و یا هیچی در چنته ندارند که رو کنندو مردم را با خود همراه کنند.بنابراین مردم ایران لازم است به عقلشان مراجعه کنند و با تفکر نسبت به امور خود تصمیم گیری نمایند.

اصول کشورداری

کتاب اصول کشورداری-مدیریت سیاسی فضای ملی نوشته محمد رضا حافظ نیا و مراد کاویانی راد انتشارات پژوهشکده مطالعات راهبردی وزارت علوم تحقیقات و فناوری را خیلی با تفکرات خودم نزدیک دیدم.

خیلی خوشحال شدم بدون اینکه به دانشگاه برای تحصیل این رشته رفته باشم به این دانش از طریق غور در جامعه و استنتاج از اوضاع کشور نزدیک شده ام.

در مطالب بعدی وجوه مشترک تفکرات خودم با مطالب نویسندگان این کتاب خواهم آورد.

جای جالب این کتاب در قسمتی بود که نویسندگان به هنر آشپزی اذعان می کنند که می تواند از این شلوغی مواد اولیه، محصولی خوشمزه،خوشبو،زیباو دل انگیز،لطیف و خواستنی ایجاد کند و همه را پیرامون آن جمع نماید.

ایشان با این استعاره بدنبال این بودند که بگویند چرخه عقب ماندگی و توسعه نیافتگی کشور محصول انجام نشدن دگردیسی در فرهنگ و جامعه سیاسی ایران و حوزه سیاست و حکومت می باشد و در صورت در پیش گرفتن این نقد فلسفی و ماهوی در فرهنگ و  جامعه سیاسی و حوزه ی سیاست و حکومت مطمئنا راهی نو برای پیشرفت، توسعه شتابان،تولید رفاه عمومی و افزایش قدرت ملی پیدا خواهد شد.

https://www.aparat.com/v/6GqYj

استراسبورگ

در انقلاب سال 1357 نیز گروه های متعدد با طرز فکرهای مختلف دخیل بودند و در آخر با همدیگر توانستند به پیروزی برسند ولی بهرحال یک گروه توانست دیگر گروه ها را در داخل خود هضم کند!

خبرگزاری تسنیم در تاریخ 27دی1401 نوشته که گروه های خارج از کشور نمی توانند با هم متحد شوند و آنرا نقطه قوت برای نظام جمهوری اسلامی ایران تصور می کند ولی لازم است که به تاریخ نگاه کنیم و اینرا بدانیم که در بعضی چیزها گذشت زمان باعث بهبود اوضاع می شود و در بعضی چیزها گذشت زمان باعث از دست رفتن فرصت ها می شود.

بطور مثال ارز دیجیتال بیت کوین را بررسی کنید یا سهم شسینا در بورس را نگاه کنید اینها همیشه به سمت بالا نرفته اند و گاهی حتی از قیمت کف قبلی خود نیز در برهه هایی از زمان پایینتر آمده اند و این مطلب را می رساند که حرکات سینوسی هست و دوباره تکرار می شوند و در بعضی چیزها وقتی که تکرار می شوند ما در آن موقعیت و جایگاه نیستیم که از آن فرصت بهره برداری کنیم!

بعنوان احدی از ایرانیان که به دنبال آرامش هستم به دنبال خیر و صلاح مملکت هستم به دنبال آزادی ها برای همه اقشار مردم هستم از مسئولین مملکت می خواهم که بررسی کنند و خود را جای مردم بگذارند که چنانچه همچنین رفتاری با خودشان شده بود آنها چه عکس العملی می داشتند؟ خود را جای نظام بین الملل بگذارند که چنانچه چنین وضعیتی را در داخل کشور دیگری می دیدند چه عکس العملی می داشتند؟ 

به این نگاه کنند که آیا نمی توانند آن مکر الهی که خودشان در درس دینی به ما آموزش می دادند را راجع به نحوه ارتباط با موضوع هسته ای پیاده سازی کنند که اوضاع کشور بسامان شود؟

آیا نمی توانند آن نرمش قهرمانانه را راجع همه پرسی قانون اساسی اجرا کنند که هم کشور روی آرامش را ببیند و هم چهره خودشان بیشتر از این مخدوش نگردد؟

خدایا چنان کن سرانجام کار تو خشنود باشی و ما رستگار

سراب

حمایت ایرانیان خارج از کشور و کفالت های سیاسی خارجی ها در حمایت از معترضین سرابی بیش نیست!

طبق اصول اسپانسرشیپ، چنانچه حامی ای حمایتی که دارای ارزش مالی باشد را در کمترین حد متقبل نشود مطمئنا برای حمایت در حد بالاتر اقدام نخواهد نمود!

بنابراین با توجه به اینکه اکثر خانواده های معترضین دچار هزینه های درمانی بیمارستانی و حق الوکاله و هزینه های دادرسی شده اند فارغ از اینکه عزیزشان آزاد شده است یا فوت کرده است یا زندانی شده است ، بنابراین متحمل هزینه شده است، ولی آیا کسانی که شعار حمایت از جنبش آزادی خواهی را می نمایند مستقیم یا غیر مستقیم در جبران هزینه های مالی و حمایت از عدم فشار مالی از این گروه آسیب دیده اقدام نموده اند؟

بنابراین عقل سلیم می گوید که روی حمایت های تبلیغات تلویزیونی و روی کفالت های سیاسی خارجی ها حساب باز نکنید و قدم هایتان را به اتکا خودتان بردارید و دچار سراب نشوید!

دیکتاتور

خبرگزاری تسنیم در خبر26دی1401 از قول احمدعلی مسعود انصاری از اعضای دربار پهلوی و رئیس دانشگاه ملی(شهید بهشتی) در دوران شاه نوشته است:

"من دوبار از شاه پرسیدم  شما چرا رفتید؟ یک بار در مکزیک از ایشان سوال کردم چرا رفتید؟ و ایشان گفت اگر نمی‌رفتم من را می‌کشتند. 

من به ایشان گفتم که رئیس‌جمهور کره جنوبی هرچقدر هم که کارتر به وی فشار می‌آورد، اصلا اعتنا نمی‌کند تا اینکه در آتلانتا در روزنامه خواندم که همان رئیس‌جمهور کره به ضرب گلوله رئیس سازمان امنیت خودش کشته شده است؛ همانطور که از یک افسر، درجه‌دار و سرباز انتظار می‌رود که تا پای جان بایستد، این انتظار از فرمانده کل قوا که شاه بود این است که ایستادگی می‌کرد. 

یک بار دیگر هم در قاهره از ایشان این سوال را کردم که قبل از دیدارم به نمایندگی از شاه با تیمسار اویسی و بختیار و سعودی‌ها در فرانسه بود؛ یک ماه و نیم قبل از فوت شاه که حالش هم آن زمان خوب بود. این بار وی عصبانی شد و گفت اگر من دیکتاتور بودم می‌کشتم و تا زمانی که زنده بودم حکومت می‌کردم اما من پادشاه هستم! 

من آن زمان نتوانستم جلوی وی این حرف را بزنم؛ اولاً که ایشان دیکتاتور بود و این شاخ و دم ندارد و ثانیاً، نمی‌شود که وقتی اوضاع آرام است دیکتاتوری کرد و وقتی بحرانی است دموکرات شد!"

معلوم نیست با خواندن این گزارش خبرگزاری تسنیم، خواننده چه مطلبی را بایستی بگیرد؟!

1-آیا با این  گزارش به دنبال این است که بگوید رهبر فعلی دیکتاتور نیست و   اوضاع آرام و ناآرام برایش فرقی نمی کند و کار خودش را می کند؟

2- آیا با این گزارش به دنبال این است که بگوید رهبر فعلی دیکتاتور هست و همانطور که در اوضاع آرام کار خودش را می کرده است الان نیز که اوضاع ناآرام هست ادای دموکراتی در نخواهد آورد و به همین شکل سابق ادامه خواهد داد؟

3-آیا خبرگزاری حامی حکومت با درج خاطره ای راجع دیکتاتوری شاه از سوی یکی از نزدیکان شاه، در دی 1401 می خواهد به شعار مرگ بر دیکتاتور مردم پاسخی بدهد؟

4- آیا تسنیم نیز به ریزش هایی که یکی از سرداران سپاه در یکی از سخنرانی هایش اشاره کرده بود پیوسته است و حکومت را دیکتاتوری دیده است و با گزارش این خاطره در تلاش است که به درب بگوید که دیوار بشنود؟!

5- هر آنچه هست بایستی به فال نیک گرفت، چون نشان می دهد که شعارهای شبانه مردم شنیده شده است!

طبق قانون اساسی چنانچه عده کثیری از مردم خواهان تغییری باشند آن خواسته بایستی به رفراندوم گذاشته شود.حالیه با توجه به شنیده شدن شعار "مرگ بر دیکتاتور" به توسط اصحاب حکومت،طفره رفتن از عدم آگاهی در لحظه کنونی و در آینده قابل قبول و پذیرفته نخواهد بود!

قانون می گوید چنانچه مسئولین مملکت، قانون گذاران،مسئولین حفاظت از قانون اساسی، مسئولین قوه قضاییه از ترک فعل مسئولین مملکت آگاه شوند و این آگاه شدن از طریق سوت زنی و یا از طریق دادخواهی و یا از طریق اجتماعات اعتراضی باشد می بایستی راجع به آن ترک فعل بایستی راجع به آن اتهام وارد شده از سوی سوت زنان راجع به آن دادخواهی از سوی نهادهای مسئول پرونده سازی و شروع رسیدگی قانونی بشود.

بسم الله!ببینیم مسئولین حکومت و نظام به چه میزان به چیزی که خودشان نوشته اند پایبند هستند؟!

پالس عدم اطمینان قویتر شد

پالس عدم اطمینان قویتر شد

معمولا وقتی مطمئن هستی که هنوز در جلوتر در آن جایگاهی که فعلا هستی باز هم خواهی بود، منظم تر امورات را جلو می بری، ولی وقتی مطمئن نباشی که در آن جایگاه خواهی بود تجدید میثاق کردن، عدم نظم در امورات کاری و اداری، تهدید کردن، عدم صحبت جهت مفاهمه با مخالف و معترض، ضرب شصت نشان دادن، ... رویه کاری و رفتاری قرار می گیرد.

نزدیک نوروز 1402 می شویم و مسئولین مملکت هنوز متوجه وخامت اوضاع انگار نشده اند؟! از پاییز کاسبی ها شل و تعطیل شده است، دولت نتوانسته فضای مجازی را برای کسب و کارهایی که برپایه اینترنت می باشند را محقق کند دولت  نتوانسته وضعیت اقتصاد را متعادل و حداقل با پیش بینی وضعیت مثبت و خوب جلوه دهد حکومت نتوانسته وضعیت را به سمت همه پرسی سوق دهد که آتش زیر خاکستر را خاموش کند و مشارکت همگان را جلب نماید و با ادامه تعطیلی ها بدلیل گاز بدلیل اوضاع ناآرام جامعه بدلیل اوضاع وخیم دلار بدلیل احتمال اجماع جهانی در تحریم ایران بدلیل شیوع مجدد کرونا ویروس و ... احتمال آن می رود برخلاف سال 1357 که بهاران در زمستان آمد ایندفعه آمدن بهار خود تنظیم شود و در رویش لاله ها باشد.

باشد که امانت داران آرای مردم به خود آیند و همه پرسی قانون اساسی را برگزار نمایند و این قائله را ختم به خیر نمایند.

وقتی به خودت بنازی این میشود

وقتی فقط به فکر یک حلقه کوچک از افراد دور و بر خود در یک سیستم توجه و بسنده شود چنین می شود که شهر بزرگی مثل تهران تعطیل می شود

مشابه این وضعیت را هر ساله ما داشته ایم، با اینکه روی ذخایر نفت و گاز نشسته ایم

بخاطر مشکل گاز می بایستی اداراتمان تعطیل و یا دورکار بشوند و این فکر را نمی کنند بخش خصوصی ای که با دولتی ها سر و کار دارند چه ضرری می کنند؟!

اسمش هست تعطیلی ادارات دولتی ولی همگی می دانیم اکثر بخش خصوصی تابعی از بخش دولتی هستند و وقتی دولت تعطیل می شود بخش خصوصی نیز حتی اگر سرکار بروند باز تعطیل هستند چون کار مفیدی از دستشان برنمی آید.یک حلقه زنجیر نیست که کار را تکمیل کند و سریع پیش ببرد و فکر می کنند با اعلام عدم تعطیلی بخش خصوصی یا با اعلام حضور یک سوم کارمندان دولت در محل کار می توانند روی این مورد سرپوش بگذارند که کودن هستند و نمی توانند تصمیم های درست مدیریتی بگیرند!

اینها اثرات نازیدن به خود است که بدین شکل دارد خودش را نشان می دهد.

من آدم سیاسی ای نیستم

حدود 3 ماه پیش لایحه ای را به دادورز اجرای احکام دادگستری ارایه دادم و وی در حالیکه در حال خواندن لایحه بود گفت:نمی شود، آیا تو از حقوق چیزی می دانی؟! گفتم:چطور شد این سوال را کردی؟لایحه ای نوشته ام که نحوه اجرای حکم بدین شکل بایست باشد. مجدد گفت:آیا تو از قانون سردرمی آوری؟آیا از حقوق چیزی می دانی؟ گفتم:به اندازه رفع امورات خودم بله سردر می آورم! گفت:پس صبر کن تا قاضی اجرا دستور بدهد!

قاضی آنروز نیامد

نوبت گرفتم هفته بعد رفتم دیدم قاضی نوشته که استعلام گرفته شود و خواسته بنده دنبال شود.

دادورز دیگر نرم شده بود و دیگر نمی پرسید که از قانون یا حقوق سردر می آوری یا خیر؟!

با ارایه تجربه بالا در ادامه می خواهم راجع به مطلبی که اکثر آدم هایی که با آنها راجع اوضاع کشور هم کلام می شوی و در نهایت می گویند "من آدم سیاسی ای نیستم" بپردازم.

اصول دین 5 تا است یعنی اگر یکی از اصول دین را انجام ندهی در اجرای دین با نقص همراه هستی و کارهایت درست نمی باشد.

حواس انسان نیز 5 تا است(شنیداری،بینایی،بویایی،چشایی،لامسه)(حس حرارت،حس موقعیت اندام های بدن،حس تعادل) یعنی اگر درست عمل نکنند می فهمی که اوکی نیستی!

دادورز اجرای احکام که در بالا گفتم، بخاطر اینکه اکثر مراجعه کنندگانش آگاه به قانون و مسائل حقوقی نبوده اند با اینکه اطلاعات قانونی خودش معلوم شد که کم بوده است، همچنین رفتاری با بنده داشت که پرسیده بود: آیا از حقوق چیزی می دانی؟! او با این سوال قصد به کنج راندن و دیکته کردن تبعیت از حرف هایش به من را داشته است ولی در نهایت موفق نشده است و مجبور به تبعیت از خواسته من که به تایید قاضی رسیده بود،شد.

پس ما آدم ها در زندگی مان بایستی به تمام اصول دین توجه کنیم و بایستی تمام حواس مان اوکی باشد تا زندگی دنیوی و اخروی مان اوکی باشد.

کسانی که می گویند با سیاست کاری نداشته باش و یا کسانی که می گویند من آدم سیاسی ای نیستم در اصل دارند زحمات یک عمر خود را به باد می دهند، یعنی دور ملک زمین ات که خریده ای دیوار می کشی و در یک قسمت نه دیوار می کشی و نه دروازه می گذاری؟!یعنی زرشک! اجازه می دهی از همان یک قسمت سوء استفاده شود و سواری از خودت توسط شخصی دیگر گرفته شود.

مشابه اینکار را همه مان در موضوع های دینی انجام دادیم و همه مان به کتاب یکی از مراجع بعنوان مقلد بسنده و اکتفا کرده بودیم و مخ خود را راجع به این امور تعطیل کرده بودیم؟!

حالیه راجع به امور سیاسی نبایستی راه رفته را دوباره رفت!

راجع به امور سیاسی بایستی فکر کرد، حرف زد مطابق قانون آزادی بیان که در قانون اساسی آمده است

چنانچه کسی نیز ازت پرسید این معنی اش چیست، اگر دیدید سو غرض دارد جواب ندهید تا احضاریه دادگاه بیاید و اگر دیدید سوءغرض ندارد تبیین کنید تا وی نیز از جهالت رهایی یابد!

حدود قیمتی دلار با توجه به اس دی آر

با توجه به sdr فعلی محدوده قیمتی دلار بین 34-35 تومان بایستی باشد.

این درحالیست که فرض را بر آن بگذاریم که آمار و اطلاعات بانک مرکزی راجع به ذخایر ارزی را نمی دانیم و همچنین بدانیم که نظام ارزی کشور ایران شناور مدیریت شده است ولی فعلا قرار است مدیریت کنند در محدوده 39000 تومان تثبیتش کنند.

در نتیجه حداقل یکبار در محدوده زمانی پیش رو می توانیم امیدوار باشیم که این کف قیمتی مشاهده شود.

در میدان رصد کن و در خفا بدر کن

در میدان رصد کن و در خفا بدر کن

با بررسی نحوه فروکش کف خیابانی اعتراضات 1401 به نحوه عمل متفکرین و عمل مامورین حکومت می توان پی برد:

1- در اعتراضات مردمی، عده ای نقش سرکوب، عده ای نقش مترسک، عده ای نقش تصویربردار، عده ای نقش تحلیگر و ... را ایفا می نمایند.

2-در اعتراضات مردمی، در چند مدت اول تا قبل از شناسایی ماهیت اعتراض و نحوه برخورد با آن اجازه پیشروی داده می شود سپس با رصد معترضین میدان و جلب و دستگیری آنها (در منزل یا در میدان) بقول معروف بز گر را از گله جدا می کنند!

3-در مرحله بعدی، شروع به خالی کردن دل تماشاچی ها و افراد گیر افتاده می کنند تا بز گری بوجود نیاید.

4- همزمان با شروع به خالی کردن دل تماشاچی، کری خوندن و همچنین تصویرسازی منطقی و همچنین دعوت به مشارکت منطقی و ... نیز انجام می شود که در نهایت کسی که وارد گردونه مهیا شده نشود متهم به برانداز و یا مخالف نظام شود.

بهر حال وقتی وقایع سال 1396،1398،1401 را بررسی کنی و به کنه آن بروی می توانی این موارد و خیلی چیزهای بیشتر را از دانشگاه نظام یاد بگیری؟فقط این دانشگاه مدرک نمی دهد، در آخر سر بابت سردرآوردن از این موارد، کار بیخ پیدا میکند؟!